مطالب تازه
صفحه اصلی / اخبار / ده دستاورد برتر باستان­شناسی در سال ۲۰۱۹

ده دستاورد برتر باستان­شناسی در سال ۲۰۱۹

نیلوفر احتشامی: به گزارش ایران ورجاوند، موسسۀ باستان­شناسی آمریکا ده دستاورد برتر باستان­شناسی در سال ۲۰۱۹ را منتشر کرد که آرامگاه منقوشی از سلسله پادشاهی قدیم مصر، اشیاء آیینی شهر چیچن ­ایتزا مربوط به مایاها، فک انسان دنیسووا اشاره کرد.

مصر: مقبرۀ پادشاهی قدیم

هم­زمان با اکتشافاتی در مجموعه­ ای تدفینی از قرن پنجم میلادی که متعلق به دوران سلطنت فرعون جدکرایسسی (حکمرانی حدودا از ۲۳۸۱-۲۳۵۲ پ. م.) است، گروهی از موسسۀ مصرشناسی جمهوری چک موفق به کشف آرامگاهی منقوش از یک سلسۀ پادشاهی قدیم و دارای مرتبۀ عالی شدند. اعضای این گروه باستان­شناسی پس از طی کردن یک تونل زیرزمینی که به مجموعه­ای از اتاق­ها منتهی می­شود، و با راهنمایی باستان­شناسی مصری به نام محمد مجاهد، با دیوارهای مزین به نوشته­هایی به خط هیروگلیف مواجهه شدند که به معرفی مردی با نام خووی Khuwy می­پرداخت و در وسط اتاق دفن شده است. این نوشته هم­چنین عناوین زیادی از جمله «منشی پادشاه»، «صاحب خانۀ سلطنتی» و «ناظر مستاجران خانۀ بزرگ» را برای فرد مدفون یا خووی برشمرده است.

درکنار نوشته­های هیروگلیفی که بر دیوار نگاشته شده، صحنه­های نقاشی­ وجود دارند که علیرغم گذشت ۴۳۰۰ سال هم­چنان دارای رنگ و لعاب خاصی هستند. یکی از صفحه­های اصلی این نقاشی­ها، خووی را به تصویر می­کشد، به گونه­ای که پشت میزی پر از خوراک، نوشیدنی­ها و سایر پیشکش­ها و هدایا نشسته است که توشۀ وی برای زندگی پس از مرگ است. براساس گفتۀ محمد مجاهد: «صحنه­های موجود از صاحب این آرامگاه در بین سایر آرامگاه­های پادشاهی قدیم تا اندازه ای غریب است.» کیفیت بالای نقاشی­ها، شباهت این آرامگاه به هرم شخصی جدکرایسسی و تزیینات خاص این مقبره که به گونه­ای تقلیدی از مقابر قرن پنجم میلادی در مصر است، همگی موید این موضوع هستند که خووی نقش برجسته­ای در دربار سلطنتی ایفا می­کرده است.

۱

نمایی از داخل آرامگاه خووی

 ۲

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جزییاتی از نقاشی­های دیواری داخل آرامگاه خووی (تصاویر از محمد مجاهد)

 

مکزیک، شهر چیچن ­ایتزا: جهان زیرزمینی مایاها

باستان­شناسان در حین جستجو برای یافتن مجموعه­ای از دالان­ها در نزدیکی چیچن­ایتزا مرکز حکمرانی مایاها به طور غیرمنتظره­ای با تعدادی اتاق مواجه شدند که مملو از اشیای آیینی بودند. کشف این اتاق­ها این نظریه که احداث شهر کمی پیش از قرن هفتم میلادی و برروی زیرزمینی مقدس بنا شده را در ذهن تقویت می­کند. برای نخستین بار در سال ۱۹۶۶ میلادی دالان­هایی از از دستکند زیرزمینی خدای جگوار یا پلنگ خالدار آمریکایی ثبت و ضبط شد و پس از آن مهر و موم شد.

هیئت باستان­شناسی به سرپرستی گیلرمو د آندا از موسسۀ ملی انسان­شناسی و تاریخ مکزیک با همکاری جیمز بردی از دانشگاه ایالتی کالیفرنیا، ا در حین بررسی جریان­های آبی زیرزمینی اقدام به بازکردن مجدد سازۀ زیرزمینی کردند که برای مدتی طولانی مهر و موم شده بود. پس از خزیدن در راهروهای بسیار تنگ و باریک، حداقل هفت اتاقک با کاربری آیینی شناسایی شدند که درحدود ۱۷۰ شی سفالی محتوی عودسوزهایی منقوش با  نقش خدای باران بودند. براساس گفتۀ بردی: «محوطۀ بالامکو  Balamku  مدرکی است که نشان می دهد دنیای زیرزمینی برای مایاهای باستان مهم بوده و باستان­شناسی می بایست بیشتر به این موضوع توجه کنند.» این تیم باستان­شناسی همچنین به شواهدی دست یافته که حاکی از دستبرد و آسیب به این مجموعۀ زیرزمینی در دوران باستان است. احتمالا این دست درازی توسط همان مردمانی صورت گرفته در حدود ۱۲۰۰ میلادی به چیچن­ایتزا حمله کرده و باعث تسریع فروپاشی آن شدند. مطالعات بیشتر روی این سازه­ها میتواند تاریخ دقیق سقوط شهر را برای ما برملا سازد.

 ۳

 

 

 

 

 

 

 

 

تصویری از عودسوزها (سمت چپ) و اشیای آیینی سفالین (سمت راست) منبع تصویر: موسسۀ ملی انسان­شناسی و تاریخ مکزیک

 

انگلستان، ولتشایر: جشن­های هنج در دورۀ نوسنگی

بریتانیایی­های دورۀ نوسنگی به تنهایی صدها مایل را برای شرکت در مراسم­هایی که در مکان­های مقدس برگزار می شد، طی نمی­کردند بلکه برای خورد و خوراک خود در این جشن­ها خوک­هایشان را نیز به همراه می بردند. غذایی که جانوران یا انسان ها در هنگام جوانی مصرف می­کند، اثر خود را بر ساختار شیمیایی دندان­ها و استخوان­ها باقی می گذارند و دانشمندان می­توانند با انجام آنالیزهای شیمیایی محل زندگی و رشد این جانواران یا انسان ها در دوران جوانی را تعیین کنند. در پژوهشی که اخیرا به سرپرستی ریچارد مج ویک از دانشگاه کاردیف انجام شده، بقایای استخوان­های خوک که بیش از ۴۰۰۰ سال پیش در چهار محوطۀ کلان سنگی مدور یا هنج در جنوب غربی انگلستان از جمله دیوارهای دورینتگتون دور ریخته شده بودند مورد مطالعه قرار گرفتند.

نتیجۀ این پژوهش به این شرح بود که بسیاری از استخوان­های قصابی­شده از این محوطه­ها در نزدیکی این مکان­ها پرورش داده نشده­اند و از مناطق شمالی مانند اسکاتلند و شمال غرب انگلستان به این محوطه­ها آورده شده­اند. طبق گفته­های مج ویک: «نتایج این پژوهش نشان از وجود جامعه های سیاری دارد که روابط نزدیکی با یکدیگر داشته، روابطی بسیار فراتر از آنچیزی که تا کنون تصوی می کردیم. شهرت این مراسمات و بناهای یادمانی به مناطق بسیار دوردست رسیده بود. مردم دورۀ نوسنگی به طور واضح و بسیار سازماندهی­شده در طول مسیرهای زیادی برای ابراز پای­بندی به مقررات نمادین این بناها حرکت می­کردند. مردم از سرتاسر بریتانیا می­بایست برای این جشن­ها دورهم جمع می­شدند وخوراکی هایی از جمله خوک مصرف می­کردند. این رفتار حرکتی بسیار قوی در راستای ساختن هویت گروهی است.»

 ۴

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نمایی از بالا از دیوار دورینگتون، تصویر از هنری چپمن

 

قزاقستان، توزوسای Tuzusai: منشا سیب

هم­اکنون پژوهشگران یک گام به درک این مساله که سیب چگونه از بین جمعیت­های اهلی­نشده به فروشگاه­های موادغذایی و محصولات کشاورزی در سرتاسر جهان رسید نزدیک­ترند و اینکه چگونه این روند از اهلی­سازی گیاهانی چون گندم و برنج متفاوت است. نخستین جوامعی که از این گیاهان استفاده کردند دارای زمین­هایی پر از غلات وحشی بودند. دانه­هایی که به صورت خود-گرده­افشانی و به طور سالیانه برروی زمین می­افتادند، زمانی که می­رسیدند محصولاتی داشتند که می­توانست هرساله ثمر بدهد. درطول یک هزاره و در حدود ۱۲هزار سال پیش، انسان برای نخستین بار موفق به درو محصولات کشاورزی و سپس اهلی­سازی آن­ها شد. درسوی دیگر، درختان سیب برخلاف غلات هنگامی­که محصولاتشان می­رسید و رو به فساد می­رفت به طور ضعیفی اقدام به تولید محصول دوباره می­کردند و هنگامیکه نسل دوم درختان رشد می­کرد به درختان نسل­های قبل بسیار شبیه بود. این درختان بر حیوانات و انسان­ها متکی بودند تا دانه­هایشان را پراکنده کنند و عملیات گرده­افشانی را سهولت ببخشند.

شواهد سنگواره ای چنین پیشنهاد می کند که درختان سیب در حدود یازده و نیم میلیون سال پیش در سرتاسر اروپا و آسیا فراگیر شدند. نمونه های سیب از محوطه­ای نوسنگی در سوییس که متعلق به ۳۱۶۰ پ. م. است به دست آمده اند. باستان­شناسان یک دانۀ سیب از اواخر هزارۀ اول پ. م. از یک محوطۀ روستایی در کوه­های تیان­شان در قزاقستان کشف کرده­اند. تصور می شود که این جا خاستگاه سیب مدرن و امروزی است. در راستای تلاش برای شناسایی چگونگی اهلی شدن سیب، یک گیاه­باستان­شناس به نام رابرت اشپنگلر از موسسۀ مکس­پلانک اقدام به ترکیب شواهد سنگواره ای و باستان­شناختی، با مطالعات ژنتیکی کرده و به مقایسۀ سیب­های امروزی با اجداد باستانی­شان پرداخته است. او به این نتیجه رسید دقیقا همانگونه که پستانداران بزرگ منقرض شده به طور سهوی در پراکنش دانه ها و گرده های این گیاه و از اینرو گسترش قلمرو آن نقش داشتند، نخستین جوامع انسانی نیز زمانی که با گونۀ سیب­ وحشی مواجه شدند، به طور سهوی نقش مهمی پراکندن دانه­ها و گرده­ های آنها و گسترش قلمروشان داشتند. براساس گفتۀ این گیاه­باستان­شناس: «کاملا روشن است که انسان­ها دقیقا به همان منابع غذایی که زمانی برای ماستادون ها mastodons جذاب بود، علاقمند شده و در گسترش آن نقش بازی کردند.»

 ۵

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نقاشی اثر لوچیانو رومانو، نیویورک

 

آلمان، دالهایم Dalheim: بانوی کاتب قرون وسطایی

اولترامارین یا رنگدانۀ زیبای آبی رنگی که از سنگ لاجورد به دست  می­آید، در قرون وسطی در اروپا بسیار محبوب و پرطرفدار بود به گونه­ای که قیمت آن در این زمان از طلا نیز بالاتر بود. این رنگ که از سنگ لاجورد به دست می­آمد، معادنی در سرزمینی دور یعنی افغانستان  داشت. یک گروه مشترک و چندرشته­ای هنگامی­که برروی یک پلاک دندانی زنی مدفون در صومعه­ای در آلمان مقادیر قابل توجهی قطعات سنگ لاجورد یافتند بسیار متحیر شدند. تاریخ تدفین این زن به قرن ۱۱ تا ۱۲ میلادی بازمی­گردد. بنابه گفتۀ کریستینا وارینر، ­باستان­شناس مولکولی از دانشگاه هاروارد و موسسۀ مکس­پلانک در این باره گفت: «برای ما جای شگفتی است که چگونه این زن در آن تاریخ توانسته به طریقی به این کانی گرانقیمت دسترسی پیدا کند.» پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که پلاک دندانی مذکور متعلق به یک بانوی کاتب بوده که از رنگدانه­ها برای زینت دادن متون مقدس استفاده میکرده است. این روش میتواند راهی برای شناسایی زنان کاتب بیش­تری در ابتدای قرون وسطی شود زیرا تعداد کمی از آن­ها آثار خود را امضا کرده­اند. وارینر درادامه افزود: «تعداد بسیار کمی از متون نوشته­شده توسط زنان در این دوره به دست آمده است. چه تعداد هنرمندان دیگری در انتظارند که ما تنها نگاهی به دندان­هایشان بیندازیم؟»

 ۶

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فک یافت­شده از بانوی کاتب و سنگ لاجورد (تصاویر از کریستینا وارینر)

 ۷

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تصویری از یک کاتب زن در قرن ۱۲ میلادی، تصویر از آرشیو ورنر فورمن

 

ایتالیا، رم: اتاقی جدید در بنایی موسوم به خانۀ طلایی

شکافی کوچک در بنایی گنبددار باستان­شناسان را به سوی اتاق جدیدی در بنایی موسوم به خانۀ طلایی هدایت کرد. این کاخ باشکوه توسط امپراتو نرو بعد از آتش­سوزی مخرب رم در سال ۶۴ میلادی ساخته شد. پس از مرگ نرو، این بنا به عنوان نمادی از حماقت و نادانی وی شناخته شد، به طوری­که ساختار درونی آن کاملا پر شد. برفراز این تپه پارکی برای خوش­گذرانی مردمان رم ساخته شد. این بنا تا قرن ۱۵ام میلادی هم­چنان بدون استفاده و متروک بود تا اینکه به صورت تصادفی مجددا کشف شد. این بنا طی سالیان مختلف مورد جستجو، کاوش و تاحدودی بازسازی قرار گرفت.

درحین یکی از پروژه­های بازسازی این بنا، باستان­شناسان موفق به کشف یک اتاق جدید شدند که با نقاشی­های دیواری پوشانده­ شده بود. به گفتۀ باستان­شناس الکساندرو دالسیو، و به نمایندگی از وزارت میراث فرهنگی ایتالیا: «برای ما یافتن این اتاق که پیش­تر ناشناخته بود، کشفی بسیار احساسی به شمار می­رود و شاید یکی از سرنخ­هایی باشد که به دنبال آن بودیم.» نقاشی­های دیواری یک سناتور را به­همراه شمایل­های اسطوره­ای روایت می­کند. یک ابزار سوت-شکل، گیاهان تزیینی، و یک ستون دارای سرستونی به شکل یک جام طلایی و اسفنکس، باعث شد تا این فضا را «اتاق اسفنکس­ها» بنامند.

 ۸

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نمایی از نقاشی­های دیواری، منبع عکس: وزارت میراث فرهنگی ایتالیا

 

پرو، پامپا لا کروز Pampa la Cruz: حجم انبوهی از قربانی در پرو

بیش­از ۲۳۰ کودک و نزدیک به ۴۰۰ لاما، همراه با شواهدی که نشان­دهندۀ سه گروه قربانی هستند، در محوطه­ای ساحلی در پامپا لا کروز به دست آمدند. نخستین شواهد این قربانی به تاریخی درحدود ۱۲۵۰ میلادی بازمی­گردد، و متقدم­ترین شواهد حاکی از قربانی کودک و حیوان در این ناحیه است. نمونه­های دیگری مشابه با این قربانی­ها با تاریخی جدیدتر در این منطقه یافت شده، که می­توانند بیانگر نوعی پیشکش به خدایان مردمان بومی چیمو Chimu در پاسخ به تخریباتی باشد که توسط ال نینو وارد آمد. این درحالیست که گابریل پریتو، باستان شناس دانشگاه فلوریدا براین باور است که نخستین قربانی­های پامپالاکروز ممکن است با اهداف سیاسی انجام شده باشد.

بنا به گفتۀ وی: «این موضوع می­تواند بسیار جذاب و جالب توجه باشد که نخستین رخدادی که قربانی در آن صورت گرفته، دقیقا هم­زمان با غلبۀ چیمو بر مردمانی هم­چون لامبایک­ها Lambayeque است که در دره­ای در شمال زندگی می­کردند. می­توان چنین تصور کرد که قربانیان شهروندان لامبایکی بودند که برای جشن پیروزی چیمو قربانی شده­اند.» تفسیر احتمالی دیگری که می­توان داشت، قربانی کردن برای تایکانامو Taycanamo یا بنیانگذار افسانه­ای چیمو است. اعتقاد براین است که او از دریاها به سمت جنوب آمد تا چیمو، پایتخت چان­چان را در حدود سال ۱۰۰۰ میلادی بنا کند. گمان می­رود که پامپاکروز کنونی دقیقا همان نقطه­ای باشد که در افسانه­ها به آن اشاره شده است.

 ۹

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سربندی از جنس پر، متعلق به یکی از کودکان قربانی­شده

۱۰

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نمایی از یک کودک قربان ی­شده (تصاویر از گابریل پریتو)

 

چین، ژیاهه Xiahe: دنیسواها در ارتفاعات

درحدود ۴۰ سال پیش، یک راهب بودایی در غار کارستی بایشیا Baishiya یک فک کشف کرد. این غار در ارتفاع ۱۰هزار پایی (۳هزارکیلومتری) سطح دریا و در فلات تبت قرار دارد. قدمت این گونه به ۱۶۰هزارسال­ پیش باز می­گردد و براساس آنالیز پروتئین­های دندان­ها مشخص شد که متعلق به گونه­ای انسانی از نوع دنیسوا است. این­گونۀ انسان باستانی پیش­تر به واسطۀ بقایای پراکنده و کوچکی شناخته شد که از غار دنیسوا در جنوب سیبری به دست آمدند. این غار در ارتفاع ۱۰۰۰ متر از سطح دریا و تقریبا در فاصلۀ ۱۷۵۰ مایلی (۲۸۶۱ کیلومتری) شمال غربی غار بایشیا واقع شده است. باستان­شناسی به نام دونگ­جو ژانگ از دانشگاه لانژو در این مورد چنین گفت: «این فک منجر شد تا متوجه این امر شویم که انتشار و گسترش جغرافیایی دنیسواها بسیار وسیع­تر از چیزی است که پیش­تر گمان می­کردیم.» مطالعات پیشین پیرامون ژنتیک این گونۀ انسانی نشان از وجود یک جهش ژنتیکی داشت که افراد را قادر می کرد تا راحت تر در محیط­­های کم ­اکسیژن و مناطقی با ارتفاع بالا مانند فلات تبت زندگی کنند. این جهش امروزه نیز در مردمان تبت قابل شناسایی است و با کشف شواهدی از حیات گونۀ دنیسوا در این ناحیه شاید بتوان تطبیق با شرایط این منطقه را توضیح داد.

 ۱۱

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نمایی از غار بایشیا

 ۱۲

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فک کشف شده از غار بایشیا (تصاویر از دونگجو ژانگ)

 

مغولستان، آرخانگای Arkhangai: آرامگاه دو اژدهای نقره­ای

دو آرامگاه مملو از آثار در نواحی مرکزیِ شمال مغولستان که برای اشراف امپراتوری ژیونگنو Xiongnu ساخته شده بود توسط باستان‌شناسان کشف شده است. ژیونگنو مردمی چادرنشین بوده‌اند که مرغزارهای شرق اوراسیا را از سدۀ سوم پیش از میلاد تا سدۀ نخست میلادی به زیر سلطه داشتند و به کرّات علیه سلسلۀ هان چین (۲۰۶ ق.م – ۲۲۰م) جنگ‌افروزی می‌کردند. پادشاهان هان به جهت دفاع در برابر این تازش‌ها استحکاماتی بنا کردند که در نهایت بخشی از دیوار بزرگ چین را تشکیل داد. هر دوی آرامگاه‌های ژیونگنو که توسط گروهی از دانشگاه اولانباتور و مؤسسۀ ایالتی هنان وابسته به سازمان باستان‌شناسی و میراث فرهنگی کاوش شده‌اند حاوی اشیای تدفینی ذی‌قیمتی هستند. پژوهشگران در آرامگاه بزرگ‌تر جعبه‌هایی چوبی یافته‌اند که حاوی حلقه‌هایی نقره‌ای، سگک‌های کمربند از جنس یشم و یک جفت اژدهای نقره‌ای طلاکاری‌شده بوده که این مورد اخیر شاید روزگاری به عنوان دستۀ ظروف استفاده می‌شده است. در آرامگاه کوچک‌تر بقایای مردی دیده می‌شود که همراه با ارابۀ اسب دفن شده است. ۱۵ سر اسب و ۱۹ عدد زیورآلات نقره‌ای مربوط به اسب که هر یک حاوی تصاویر الهی اسب تک‌شاخ هستند از دیگر یافته‌های این آرامگاه به شمار می‌آیند. گروه کاوشگران همچنین بخشی از شمشیری مزین به یشم را از این آرامگاه کشف کرده‌اند. شیء مذکور اولین یافته از نوع خود در آرامگاهی مربوط به امپراتوری ژیونگنو تلقی می‌شود.

 ۱۳

 

 

 

 

 

 

 

مجمسه ­های اژدهاهای نقره­ای

 ۱۴

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تزییناتی از اسب شاخدار

 

انگلستان، درۀ چو Chew: ذخیرۀ مسکوکاتی از فتح نورمان­ها

ویلیام فاتح (دورۀ حکومت: ۱۰۶۶-۱۰۸۷ م.) واپسین شاه آنگلوساکسون انگلستان یعنی هارولد گودوینسون (دورۀ حکومت: ۱۰۶۶ م.) را در ۱۴ اکتبر سال ۱۰۶۶ در نبرد هاستینگز که در محدودۀ حکمرانی نورمان بود شکست داد. به گفتۀ پژوهشگران موزۀ بریتانیا، کشف بیش از ۲۵۰۰ سکۀ نقره مربوط به دوران حکومت هر دوی این پادشاهان در درۀ چو در جنوب غرب انگلستان بیانگر ابهامات سیاسی سال‌های پیرامون فتح نورمان می‌باشد.

بیش از ۱۲۳۶ سکه در این گنجینه که حاوی تصویر صورت هارولد هستند در جنوب شرق انگلستان ضرب شده بودند. این نکته نشان می‌دهد که علی‌رغم تهدید فزایندۀ ناشی از یورش ویلیام، هارود در این منطقه همچنان از اتحادی نیرومند بهره می‌برد. در مقابل ۱۳۱۰ سکه‌ای که حاوی تصویر صورت ویلیام هستند پس از تاج‌گذاری وی در روز کریسمس ضرب شده‌اند و این امر نشان می‌دهد که ادعای او نسبت به تاج و تخت در این مقطع زمانی به طور کلی به رسمیت شناخته شده بود. به نظر می‌رسد که یک ضرابخانه از دورۀ پر تلاطم پس از مرگ هارولد سود جسته باشد. دو سکۀ «ترکیبی» در یک سمت حاوی تصویر صورت هارولد و در سمتی دیگر حاوی صورت ویلیام هستند. این امر بیانگر تلاش موذیانۀ این ضرابخانه در پرهیز از پرداخت هزینۀ خرید قالب‌های تازه برای تولید سکه‌های جدید است، اقدامی که هر ساله قاعدتاً باید صورت می‌پذیرفت. روی هم رفته، مجموعۀ سکه‌های این گنجینه –برخی به چهار یا دو قسمت تقسیم شده‌اند تا واحدهای پولی کوچکتری را تشکیل بدهند- بیشتر از مقدار لازم برای خرید حداقل ۵۰۰ گوسفند بوده است.

 ۱۵

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پنی­های نقره­ای که نمایانگر هارولد (راست) و ویلیام (چپ) هستند. (منبع تصویر، موزۀ بریتانیا)

دیدگاهتان را بنویسید