نخستین نشست علمی از سلسله نشستهای «شهرها و سکونتگاههای دوران اسلامی ایران» با عنوان «زاهدان کهنه، دومین دارالحکومه سیستان در دوران اسلامی»، روز سهشنبه نهم شهریورماه 1400 از سوی معاونت پژوهشی دانشکده میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری دانشگاه مازندران و انجمن علمی باستانشناسی ایران بهصورت مجازی و با حضور اساتید، پژوهشگران و دانشجویان برگزار گردید. سخنران این نشست دکتر سیدرسول موسوی حاجی استاد گروه باستانشناسی دانشگاه مازندران بود و دبیری نشست را دکتر مرتضی عطایی استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه مازندران بر عهده داشت. در ابتدای جلسه دبیر نشست به تبیین کلی موضوع و اهداف این سلسله نشستها پرداخت و در این میان به مباحثی همچون اهمیت مسائل مرتبط با شهرنشینی و شهرسازی دوران اسلامی، قدیمی شدن مجموعه انتشارات و مجلدات ارزشمند در این حوزه و ضرورت بررسی و مرور فعالیتهای باستانشناختی در حوزه شهرهای اسلامی در دو دهه اخیر اشاره کرد. وی همچنین پس از معرفی سوابق علمی سخنران جلسه و با اشاره کوتاه به اهمیت شهر زاهدان کهنه در باستانشناسی پهندشت سیستان، از نقش ویژه دکتر سیدرسول موسوی حاجی در مطالعات باستانشناختی این شهر و بازشناساندن آن به جامعه علمی کشور و عموم مردم سخن گفت.
پس از این مقدمه، دکتر سید رسول موسوی حاجی به ایراد سخنرانی پرداختند. مقدمه بحث ایشان به توصیف ویژگیهای اقلیمی و زمینریختشناسی، قابلیتهای ویژه و محدودیتهای زیستی و وابستگی حیات دشت سیستان به رود هیرمند در گذشته و حال اختصاص داشت. وی با اشاره به پیشینه بازدیدها و توصیفات خاورشناسان و سیاحان غربی از خرابههای زاهدان کهنه و مقایسه آن با بقایای دیگر شهرهای دوران اسلامی ایران، زاهدان کهنه را از شاخصترین شهرهای دوران اسلامی ایران از حیث وسعت، غنای آثار معماری و کیفیت استحکامات دفاعی برشمرد. به گفته وی نتایج مطالعات تاریخی و مطابقت آن با شواهد باستانشناختی آشکارا نشان میدهد که زاهدان کهنه نه بقایای زَرَنگ دوره اسلامی که بقایای دومین پایتخت دوران اسلامی دشت سیستان یعنی «شهر سیستان» است که در اواخر سده چهارم هجری توسط خلف بن احمد صفاری پایهگذاری شد و در سال 875 هجری با حمله تیمور گورکانی و سپس فرزندش شاهرخ به سال 812 هجری قمری بهطور کامل زوال یافت. بخش دیگری از سخنان وی به شرح، توصیف و تحلیل معماری و شهرسازی زاهدان کهنه اختصاص یافت. نتایج بررسیهای باستانشناختی نشان میدهد که این شهر از 5 بخش قلعه، ارگ اول، ارگ دوم، شارستان و ربض تشکیل شده است. ربضِ این شهر برخلاف شهر زرنگ فاقد باروست و وسعت شارستان محصور آن به وسعت قابلتوجه و کمنظیر 325 هکتاری میرسد. نکته بسیار جالبتوجه در معماری این شهر آن است که برخلاف وضعیت امروزیِ دشت سیستان که به دلیل شدت و جهت بادهای 120 روزه از شمال غرب به جنوب شرق، هیچ روزن یا ورودی در سمت شمال غربی بناهای سیستان ایجاد نمیشود، تمامی بناهای ثبتشده در زاهدان کهنه ایوانهایی به سمت شمال غربی و جنوب شرقی دارند و راستای عمومی شهر نیز در جهت همین بادهاست. وی دلیل این امر را تفاوت در وضعیت پوشش گیاهی و میزان ورودی آب هیرمند و بهتبع آن پر بودن دریاچههای سهگانه هامون نسبت به وضعیت خشک امروز دشت دانست. بهگونهای که برخلاف امروز، بادهای 120 روزه با عبور از روی سطح دریاچه و مراتع و مزارع کشاورزی، همچون عاملی خنککننده برای دشت سیستان به شمار میآمدهاند و معماران هوشمند سیستان، بهرهگیری از این پتانسیل را در معماری و شهرسازی زاهدان کهنه بهدقت مدنظر داشتهاند.
بخش پایانی این نشست، به پرسش و پاسخ اختصاص داشت.
برپایه برنامهریزیهای انجام گرفته، سلسله نشستهای «شهرها و سکونتگاههای دوران اسلامی ایران» با دبیری علمی دو نفر از اعضاء هیأت مدیره انجمن علمی باستانشناسی ایران، دکتر مرتضی عطایی (استادیار باستانشناسی دانشگاه مازندران) و دکتر سعید امیرحاجلو (استادیار باستانشناسی دانشگاه تربیت مدرس) بهمرور برگزار خواهد شد و اطلاعرسانی برای نشستهای آینده، از طریق رسانههای انجمن صورت خواهد گرفت.