صفحه اصلی / اخبار / نامه ای به دکتر روحانی

نامه ای به دکتر روحانی

جناب آقای دکتر روحانی

رییس جمهور منتخب ملت ایران

 

با عرض سلام و احترام و شادباش به مناسبت کسب اعتماد ملت شریف وتاریخ ساز ایران در واگذاری مسئولیت خطیر ریاست جمهوری و با آرزوی توفیق برای حضرتعالی در صیانت از این امانت بزرگ؛غرض از تصدیع و تحریر این سطور، یاد آوری نکاتی پیرامون امری مهم و اساسی در حوزه مسئولیت ریاست جمهوری است که متأسفانه در تبلیغات و رقابتها و مناظره های انتخاباتی هیچ یک از کاندیداهای محترم به آن پرداخته نشده است. آری، میراث فرهنگی این کهن دیار همواره ماندگار هیچ جایگاهی را در برنامه های عزیزانی که قرار بود چهار سال سکان مدیریت کلان این کشور باستانی را بر عهده بگیرند، به خود اختصاص نداد و حتی ذکر نامی هم از آن نشد!! همین کم توجه­ای به امری خطیر که یکی از مولفه های مهم هویتی این ملت را تشکیل می دهد، انجمن علمی باستان شناسی ایران را بر آن داشت تا در آستانه تحولات بنیادین در دولت آینده، دغدغه های بخشی از جامعه علمی، پژوهشی و کارشناسی حوزه میراث فرهنگی کشور را به عالیترین مرجع تصمیم گیری در دستگاه اجرایی منعکس نماید. با امید به آنکه این دل نگرانیها، واقعیتها و راهکارهای پیشنهادی بتواند در اتخاذ بهترین تصمیم ها موثر افتد.

حضرتعالی نیک آگاهید که درخشندگی فرهنگ و تمدن این سرزمین به گونه ای است که هیچ کس حتی دشمنان این ملت را توانایی انکار آن نیست. باورها، رفتارها و سازندگیهای بی بدیل نیاکان ما در ادوار مختلف پیش از تاریخ، دوران تاریخی و دوران اسلامی که امروز از آنها به عنوان میراث فرهنگ مادی و معنوی کشورمان یاد می­کنیم و به آنها می بالیم، حاصل تلاشها، رنجها و زحماتی است که بر ما و نسلهای آینده این سرزمین پوشیده است. کسی نمی­داند که چغازنبیل، پاسارگاد، تخت جمشید، استخر، نقش رستم، بیشاپور، تخت سلیمان، مسجد جامع اصفهان، میدان نقش جهان، مجموعه شیخ صفی الدین اردبیلی، و هزاران اثر گرانسنگ دیگر در حوزه میراث مادی؛ و مواریث ارزشمند معنوی چون نوروز، سنتها، آیینهای ملی و مذهبی با چه رنج و زحمتی شکل گرفته و عینیتیافته است. اگر چه بخش اعظمی از باورها، رفتارها و کنشهای پیشینیان تمدن ساز این دیار بر ما پوشیده است، اما به کمک علم باستان شناسی تحولی شگرف در شناسایی راز و رمزهای شکل گیری تمدن این مرز و بوم رخ داده است.

انجمن علمی باستان شناسی ایران به نمایندگی از بخش اعظمی از جامعه علمی باستان شاسان این سرزمین ضمن اعلام آمادگی برای همکاری و کمک  همه جانبه به دولت تدبیر و امید لازم می داند معضلات پیش روی سازمان میراث فرهنگی، راهکارها و برنامه های پیشنهادی خود را تقدیم حضور نماید. امید است که رئیس جمهور محترم از ظرفیت های علمی و فکری این انجمن در تدوین برنامه ها و اجرای آنها در حوزه میراث فرهنگی کشور بهره برداری نمایند.

الف) مشکلات:

–        تشکیل سازمان میراث فرهنگی در سال 1364 و تصویب اساسنامه آن در سال 1367 اگرچه واحدهای پراکنده زیرمجموعه وزارت فرهنگ و هنر قبل از انقلاب و وزارت علوم در پس از انقلاب را گرد هم آورد و به عنوان سازمانی واحد در زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به فعالیت خود ادامه داد و خدمات درخوری را در این زمینه به حوزه میراث فرهنگی ارائه کرد؛ اما با توجه به اهمیت، گستردگی و ظرفیت میراث فرهنگی هرگز نتوانست انتظارات موجود را برآورده سازد.

–        شاکله اصلی سازمان میراث فرهنگی کشور در پیش از انقلاب را «اداره کل باستان شناسی ایران»تشکیل می­داد که پس از انقلاب به سازمان میراث فرهنگی تغییر نام یافت. در این جابجایی اسمی، به دلایل متعدد از جمله کج فهمی های برخی نسبت به موضوع ایران باستان، جایگاه باستان شناسی و باستان شناسان کشور در سازمان تازه تأسیس نادیده انگاشته شد و به حوزه ای بسیار کوچک در سازمانی عریض و طویل محدود گردید.

–        در اواخر دولت اصلاحات با ادغام حوزه گردشگری در سازمان میراث فرهنگی و تأسیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و ارتقا جایگاه سازمان به عنوان معاونت رییس جمهور که خود موافقان و مخالفان زیادی داشت، متأسفانه به دلیل فقدان شفافیت و تفکیک وظایف دو حوزه و عدم درک این مهم که گردشگری می بایست از خوان میراث فرهنگی ارتزاق نماید، امر وارونه شد و میراث ناخواسته در سایه گردشگری قرار گرفت.

–        با ادغام سازمان صنایع دستی به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در دولت نهم و شعار توسعه گردشگری عملا میراث فرهنگی به محتضری تبدیل شد که امید نجاتی بر آن نمی رفت. تلاشهای دلسوزان میراث فرهنگی باقیمانده در سازمان و متخصصان دانشگاهها نیز راه به جایی نبرد و هر روز میراث جایگاه خود را به نفع گردشگری از دست می داد، تا اینکه در دولت دهم فاجعه ای که از مدتها قبل دلسوزان هشدار آن را می دادند اتفاق افتاد و میراث فرهنگی را تکه و پاره کرده و ساختار آن را از هم گسیختند. ذکر این نکته لازم است که علیرغم ارائه شعارهای فراوان در حوزه گردشگری و تصمیمات سطحی در متلاشی کردن پژوهشگاه سازمان، عملاً هیچ توفیقی در موضوع توریسم و گردشگری نیز اتفاق نیفتاد.

–        بر همه­ی مصائبی که به میراث فرهنگی پس از ادغام با گردشگری گذشت، می بایست فاجعه انتصابهای سیاسی و عدم شایسته سالاری و به تعبیر صحیح حضرتعالی ورود اتوبوسی و بدون بلیط از شهرداری، فرمانداری و … را نیز افزود. کافیست جنابعالی به سوابق تخصصی روسای سازمان و به تبع آن معاونین و مدیران استانها در طی مدت مذکور نظری بیفکنید تا عمق فاجعه را دریابید.

–        افول،تنزل جایگاه و قطع بودجه های پژوهشی پژوهشگاه میراث فرهنگی که می­توانست به عنوان مغز و چشم سازمان عمل نماید از دیگر حوادث ناگوار در سازمان بود. شایان ذکر است که تمامی مأموریتها و فعالیتهای سازمان میراث فرهنگی پژوهش محور بوده و توقف پژوهش در سازمان لطمات جبران ناپذیری را برجای گذاشته و خواهد گذاشت.

–        منزوی شدن باستان شناسان در سازمانی که بر پایه تخصص آنان بوجود آمد و قطع ارتباط با متخصصین و صاحب نظران و ظرفیتهای موجود در دانشگاهها و عدم استفاده از دانش آموختگان مراکز آموزشی.

–        بی توجهی به تعاملات بین المللی و تعطیلی اغلب مراکز ایران شناسی و کرسی های باستان شناسی ایران در دانشگاههای معتبر دنیا.

–        ­­عدم شناخت و توجه نسبت به حوزه میراث مشترک در گستره ایران فرهنگی که به شدت نیاز به همکاری و حضور متخصصان ایرانی دارد و می تواند مقوم روابط منطقه­ای ما باشد.

–        تخریب و آسیب جدی به بسیاری از محوطه­ها و آثار باستانی کشور به دلیل بی توجهی مسئولین و فروپاشی نظام اداری سازمان و پژوهشکده های مربوطه.

–        سطحی نگری و عدم اشراف به حوزه های مرتبط با گردشگری و صنایع دستی و ارائه طرحها و برنامه های  راهبردی در زمینه های فوق.

–        عدم استفاده از ظرفیتهای سه گانه سازمان در امر اشتغال زایی.

ب) راهکارها:

–        پایه قرار دادن  فرهنگ در امر توسعه و رویکرد ویژه به حوزه میراث فرهنگی برای دولتی که شعار تقویت وحدت ملی را در دستور کار خود قرار داده است. بی تردید میراث فرهنگی به عنوان یکی از مولفه های مهم هویتی ایرانیان می تواند نقشی محوری در تحقق وحدت ملی و تغییر نگاه جهانیان به ملت ایران داشته باشد.

–        بازتعریف وظایف سازمان در حوزه­های سه گانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و تبیین این اصل که حوزه های گردشگری و صنایع دستی می بایست از بسترهای فراهم آمده از سوی میراث فرهنگی برای تحقق اهداف خود استفاده نمایند. به عبارت دیگر حوزه های مذکور می بایست از خوان میراث فرهنگی استفاده نمایند نه بالعکس.

–        به کارگیری افراد متخصص و آگاه برای هدایت این سازمان در سطوح عالی، میانی و کارشناسی. سوابق موجود حکایت از آن دارد که متأسفانه دولتها در امر فرهنگ که به سلامت روح و روان جامعه سر کار دارد احساس نیاز چندانی به متخصص نمی­کنند و غالباً افراد غیر متخصص و نا آشنا را به چنین مسولیتهایی می­گمارند. در حالیکه در حوزه های دیگر چنین عمل نمی­شود.امید است دولت تدبیر و امید در این حوزه نیز که بسیار حساستر از سایر حوزه هاست از متخصصانامر استفاده نماید.

–         بازسازی و انسجام بخشی به ساختار از هم پاشیده سازمان از طریق جلب اعتماد و دانش افزایی کارشناسان و متخصصان موجود و جذب دانش آموختگان کارآمد و استفاده از ظرفیتهای موجود در دانشگاهها و مراکز پژوهشی داخل کشور.

–        احیا مجدد و تقویت بنیه علمی و مالی پژوهشگاه سازمان به منظور انجام پژوهشهای مورد نیاز سازمان و نیز گسترش ارتباط و تعامل با مراکز علمی پژوهشی در سطح بین­المللی به منظور روزآمد شدن دانش متخصصان سازمان و استفاده از آخرین دستاوردها و تکنیکهای علمی در انجام پژوهشها و فعالیتهای سازمان.

–        تعریف پروژه های کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت در حوزه های مأموریتی سازمان به ویژه باستان شناسی و استفاده از تمامی ظرفیتهای کارشناسی موجود در کشور.

–        گسترش مطالعات تخصصی در زمینه میراث مشترک با کشورهای همجوار یا به عبارتی دیگر حضور کارشناسان و متخصصان کشور در حوزه ایران فرهنگی به منظور تقویت روابط و تعاملات فرهنگی و همگرائیهای منطقه ای.

–        توجه علمی و تخصصی به حوزه های گردشگری و صنایع دستی با به کارگیری متخصصان این حوزه و تعریف رابطه صحیح و منطقی میان سه حوزه به منظور دستیابی به اهداف کلان سازمان.

–        استفاده از طرفیتهای میراثی، گردشگری و صنایع دستی در امر اشتغال زایی از طریق فراهم آوردن بسترهای لازم و حمایت دولت از بخشهای خصوصی فعال در زمینه­های مذکور.

ج) طرحهای بنیادین:

–        تلاش برای نهادینه کردن توجه و صیانت از  میراث فرهنگی به عنوان معرفت عمومی از طریق تبلیغ در رسانه های جمعی؛ قرارگرفتن در برنامه های درسی در سطوح مختلف آموزشی؛ و ساخت فیلمها و برنامه­های تلویزیونی برای تبیین این امر که حفاظت از میراث فرهنگی  وظیفه ای ملی است.

–        توجه و تبلیغ برای صیانت از میراث فرهنگی مادی و معنوی از طریق بخشهای مرجع جامعه نظیر مراجع معظم تقلید، ائمه جمعه و جماعات و شخصیتهای علمی، فرهنگی و هنری.

–        الزام همه دستگاههای اجرایی برای تهیه پیوست فرهنگی بویژه مطالعات میراث فرهنگی برای کلیه طرحهای پیشنهادی.

–        تلاش برای تصحیح و تدوین قوانین مربوط توسط مجلس شورای اسلامی در حوزه میراث فرهنگی برای صیانت و پاسداشت مواریث فرهنگی کشور.

در پایان لازم به توضیح است که خوشبختانه پیروزی جنابعالی در انتخابات ریاست جمهوری بارقه امید و نور تازه ای در حوزه های علمی و فرهنگی کشور ایجاد نموده است. حضرتعالی در مناظره ها و برنامه های انتخاباتی بارها تاکید فرمودید که در حوزه های مذکور از نظرات مجامع و انجمن های علمی و صنفی مربوطه بهره گیری خواهید نمود. بنابراین انجمن علمی باستان شناسی ایران به عنوان انجمنیفعال در حوزه میراث فرهنگی آمادگی خود را برای همکاری همه جانبه با دولت تدبیر و امید اعلام می دارد.

توفیق حضرتعالی در پیشبرد برنامه های اجرایی به ویژه در حوزه های علمی و فرهنگی کشور را از خداوند متعال خواستاریم.

دکتر سید مهدی موسوی

رئیس هیئت مدیره انجمن علمی باستان شناسی ایران

دیدگاهتان را بنویسید